پرسشوپاسخ دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال - 30 اردیبهشت 1399
سوال 1: این مورد را در نظر بگیرید؛ شکایتی که سالها قبل، در دادگاه، علیه فردی، صورت گرفته و مسئله به پایان رسیده، ولی شخص شاکی شکایتش را بلاگفا منتشر کرده و این مطلب به شدت کسب و کار فرد مورد نظر را تحت تاثیر قرار داده است حالا چطور میشود این مطلب را حذف کرد؟ و چطور میشود رتبه آن را پایین آورد؟
پاسخ: انتشار شکایت از نظر قانونی اگر رای به نفعش بوده، مشکلی نداره و این حق رو داره نتیجه دادگاه رو منتشر کنه. مگر اینکه شما برید دادگاه و بگید انتشار این نتیجه به آبروی من لطمه زده، این وضعیت هم شرایط خاصی داره که باید از وکیل یا شخص حقوقی مشورت بگیرید که میتونید شکایت کنید یا نه. از طرف دیگر میتونید با بلاگفا مکاتبه کنید و مشکلتون رو بگید. اگر جواب بدهند احتمالا بتونند حذف کنند.
سوال 2: سوال من در خصوص تفاوت بین هاستهای ویندوزی و لینوکسی هست. وقتی که گفته میشه یک هاست ویندوزیه و یا لینوکسی، منظور به کارگیری این سیستم عاملها در چه قسمتی از هاست است؟ آیا از این سیستم عامل ها برای برقراری ارتباط با سرور استفاده میشه؟
پاسخ: لینوکس یه سیستمعامل متنباز هست که بدون اینکه بخواید لایسنس بگیرید، میتونید نصب کنید. ویندوز نیاز به لایسنس داره و برای مایکروسافته. از نظر من عادل طالبی که بخوام یه سایت داشته باشم اصولا سیستمعامل فرقی نداره. مساله ما بیشتر CMS است. اگر CMS ناپکامرسه، خب Net. هست، بنابراین سرور من باید ویندوزی باشه. اگر وردپرسه، خب PHP هست و به صورت پیشفرض روی سرور لینوکسی ساپورت میشه.
سوال 3: ما در شروع فعالیت کاریمان هستیم (در حوزه بسته بندی مواد خوراکی فعالیت میکنیم) بهتر است در همین ابتدای کار در کنار سایت که داریم یک فروشگاه اینترنتی (از طریق مباحث آموزشی گذشته) اضافه کنیم و خودمان اقدام به فروشی اینترنتی محصولاتمان کنیم؟ یا بهتر است در اول کار با مارکتپلیسهای موجود در حوزه فعالیتمان کنار بیام و اقدام به همکاری با آنها کنیم؟
یا بهتر است در ابتدا هم فروشگاه اینترنتی خودمان را داشته باشیم و هم با مارکتپلیسها همکاری کنیم؟
یا اگر نظر شما روی این باشد که با مارکتپلیس شروع کنیم اگر در روند کار دیدیم که مارکتپلیسها پاسخگو گو نیاز ما در فروش اینترنتی هستن و محصولات ما از طریق این مارکتپلیسها خوب فروش میرود حتما لازم است خودمان هم فروشگاه اینترنتیمان را راهانداری کنیم؟
پاسخ: من اگر بودم اول مارکتپلیسها رو شروع میکردم چون احتمال اینکه به فروش برسیم سریعتر هست. منتها برای بلندمدت هم بهش فکر میکردم، اینکه تا چقدر وقت با شرایطی که بر وفق مراد من باشه میتونم با مارکتپلیسها کار کنم. ممکنه باهاشون به مشکل بخورم، ممکنه درصدی که از من میگیره کل سود من رو بخوره. براس شروع برای ورود به بازار گزینه خوبی هستند حتی با نقطه سربهسری یا سود کم برای اینکه روی آگاهی از برند کار کنم و برند من رو مخاطب بشناسه. وقتی برند من جا افتاد و فروش من در مغازهها زیاد شد میتونم از سایت هم فروش داشته باشم. وقتی منابع محدودی داریم این روش، بهتر جواب میدهد. اگر شما منابع کافی دارید میتونید هر دو رو باهم پیش ببرید. حضور در مارکتپلیسها و همزمان راهاندازی سایت رو داشته باشید.
سوال 4: راجعبه بحث مهم Segmentation و تریکهای حرفهای و عملی آن، به عنوان یک بخش خیلی مهم در بازاریابی اگر مطالبی بفرمائید خیلی کمک میکنه.
پاسخ: در جلسه اول یا دوم درمورد کتاب مدیریت بازاریابی کاتلر و کلر صحبت کردم. برای بحث سگمنتیشن همین کتاب رو حتما بخونید. کتاب بعدی اصول بازاریابی کاتلر ترجمه علی پارسائیان هست.
سوال 5: من یک سایت با بازدید حدود 1500 نفر در روز داشتم و توسط همین سایت از یک فروشنده جزء به واردات رسیدم. دقیقا بخاطر مسائل لجستیک و حاشیه سود بسیار پایین (حدود 2درصد) کالا نمیتونم کارم را گسترش بدم و حتی کمی سایت رو بیخیال شدم و بازدید پایین آمده است. چطور میتونم مشاور خوب برای لجستیک پیدا کنم؟ کالا بسیار سنگین و حجیم و حساس است. حاشیه سود بسیار پایین اما گردش کار خوبی دارد.
پاسخ: اولا کلمه 2درصد کلمۀ گولزنندهای هست. بهخصوص وقتی میگی کالا سنگین و حجیم است. مثلا در دیجیکالا اگر اشتباه نکنم برای موبایل 2درصد حساب میکنه. 2دردصد 4میلیون عدد کوچیکی نیست. اما درمورد کتاب 10درصد برمیداره یعنی 5برابر ولی واقعیت اینه که برای کتابی که 50هزارتومن هست 10درصدش 5هزارتومن میشه. بنابراین این 2درصدی که شما گفتی باید بگی 2درصد چقدر؟
درمورد بحث لجستیک من اطلاعات کافی ندارم اما میدونم شرکتها و استارتآپهای خوبی در این زمینه کار میکنند. مثل ترابربار، اُبار، آسان بار، ترابرنت که تجربههای خوبی در این حوزه دارند. همچنین شرکتهای حملونقل هم وجود دارند که میتونید باهاشون پارتنر بشید. مثلا درمورد محصولات حساس و خطرناک شرکت بوتان استانداردهایی رو لحاظ میکنه و تجربه و تخصص در این زمینه رو داره. اگر نه محصول معمولی هست میتونی با شرکتهای دیگه وارد مذاکره و بستن قرارداد بشی.
سوال 6: اگر در همه وبلاگها متن کپی خودمون رو بذاریم ایراد داره؟ آیا تنها استفاده این وبلاگها برای مبحث سئو است یا کاربردهای دیگری هم دارد؟
پاسخ: اگر همه رو لینک بدی به همون صفحهای که ازش کپی کردی مشکلی پیش نمیاد. بعدا در بخش سئو بیشتر در این مورد صحبت میکنیم.
نه فقط برای سئو نیست و کاربردهای دیگهای هم داره. برای مثال ویرگول مخاطبهای خوبی داره و اگر اونجا فعالیت کنید مخاطبهای جدی و خوبی پیدا میکنید. من خودم بعد از سایت متمم از ویرگول یاد میگیرم. اما معرفی بقیه وبلاگها که در دوره گفتیم بیشتر برای بحث سئو هستن.
سوال 7: تو این شبکههای اجتماعی مختلف که ثبت نام میکنیم اسم خودمون یا برندمون باید به انگلیسی بنوسیم یا فارسی ؟ یا هردو
پاسخ: ببینید UserName که باید انگلیسی باشه. من ندیدم یا نشنیدم که در شبکههای اجتماعی بشه یوزرنیم رو فارسی انتخاب کرد. درمورد عنوان اختلافنظر بین علما زیاد هست. عدهای معتقد هستند که انگلیسی باشه و عدهای فارسی. نظر شخصی عادل طالبی اینه که اگر مخاطبی دارین که لاتینزبان هست یا واردات و صادرات دارین خب انگلیسی بزنید اما اگر کل مخاطبای شما فارسیزبان هستند و در آینده نزدیک هم همچنان فارسی خواهند بود، فارسی بزنید. من نظر قطعی دراین مورد ندارم بجز همین مواردی که گفتم. اگر در شبکه اجتماعی امکان این ور دارید دوتا وارد کنید خب فارسی و انگلیسی رو بزنید.
سوال 8: ما 2 ساله که داریم با یه فروشگاه بزرگ همکاری میکنیم که اجناس رو به صورت آنلاین میفروشیم و درصد فروش بر میداریم. کلا همه چیز رفاقتی و دوستانه پیش رفته تا حالا و قراردادی باهاشون نیستیم. الان میخوایم کارو گسترش بدیم و با فروشندگان دیگر هم کار کنیم (به صورت یه پلتفرم کوچک). اگه ممکنه یه نمونه واقعی از قرارداد همکاری در فروش ارائه بدین و نکات مهمش رو بفرمایید که ما به عنوان فروشنده متضرر نشیم.
پاسخ: شما به یه وکیل خبره مثل آقای نصرالهی یا ایازی یا آدمهای دیگهای که در این حوزه کردن مراجعه کنید تا بسته به حوزه شما، قرارداد رو تنظیم کنند.
من توصیه میکنم با دوتا اداره شوخی نکنید، مالیات و تامین اجتماعی. حواستون باشه فاکتور خرید حتما داشته باشید. بهتره درمورد مباحث مالی شفاف باشید. چون اگر شما هم سراغشون نرید، یه روزی اونها سراغ شما میان و ممکنه چندسال از کارتون بهخاطر دادگاه و پرونده مالیاتی عقب بیفتید. بنابراین از همان ابتدا مالیات رو پیگیر باشید.
سوال 9: در ماجرای تاسیس یک فروشگاه مارکتپلیس (با فرض نوپا بودن کسبوکار)، چگونه فروشگاه مدنظر میتواند از مارکتشیر حوزه خود مطلع شود و آن را مورد سنجش قرار داده و سپس آن را عملیاتی کند؟ چگونه و با چه عملکردهایی (با فرض وجود و عدموجود مزیت رقابتی) این کسبوکار میتواند با توجه به وجود رقبای سرشناس به بقا در بازار و گرفتن سهم بازار تا تبدیل شدن به هادی بازار امیدوار باشد.
پاسخ: ببین من برات یه مثال میزنم، مثلا دو مارکتپلیس در حوزه تاکسی اینترنتی، اسنپ و تپسی. من عددهایی شنیدم نه البته از خود اسنپ از کارمندانش، که 70درصد بازار دست اسنپ هست، 20درصد دست تپسی و 10درصد دست بقیه. حالا میری پیش کارمندان تپسی میگه 48درصد بازار دست ماست و 52درصد دست اسنپ. بهنظرت با چه مدلی اندازه بازار مشخص میشه. معمولا مبتنی بر همون روشهایی است که در کتابهای بازاریابی به شما میگن مثل کتاب بازاریابی کاتلر و کلر و همینطور مدلها و کتابهای تحقیقات بازار رو بخونید. روش محاسبه سهم بازار معمولا مبتنی بر تحقیق بازار است.
یه وقتایی هم هست که اطلاعات دقیقی وجود دارد مثلا از طریق برخی واسطهها بتونید بهدست بیارید. گردش مالی اون حوزه و بازیگرای اصلی رو دربیارید و بعد سهم شما هم از مارکتشیر مشخص میشه. ولی دقت کنید این دادهها به شکل عمومی منتشر نمیشه. البته گاهی در بعضی حوزهها مثل کاغذ آمار دقیق مثلا تولید کاغذ وجود داره، آمار کاغذ وارداتی هم وجود داره. اینطوری کسی که کاغذ میفروشه میتونه تخمین بزنه که چقدر از سهم بازار رو داره.
درمورد حذف از بازار: یه وقتایی در بازار من حذف میشم یعنی کیفیت محصول یا خدمتی که من ارائه میکنم انقدر پایین هست که مشتری من رو رد میکنه. یه وقتایی هست رقیب من رو حذف میکنه. یه وقتی هست استراتژی من درست نیست، یا بازاریابیم غلطه. پس برای حذف شما از بازار هزاران دلیل وجود داره و با هر دلیل ممکنه شما حذف بشی. برای موفقیت شما و حفظ مارکتشیر باید هزار دلیل داشته باشی و هر هزارتا رو هم باید داشته باشی، یکیش رو نداشته باشی حذف میشی. ماجرای بازار همینه.
سوال 10: نحوه محاسبه CAC چگونه است؟
پاسخ: نظر غالب در مورد CAC این هست: مجموع هزینه تبلیغاتی انجام شده تقسیم بر تعداد مشتری گرفته شده. من خودم میگم چرا فقط هزینه تبلیغات رو حساب میکنن باید هزینه کل رو حساب کرد و من خودم با هزینه کل حساب میکنم ولی چیزی که در منابع اومده هزینه تبلیغ رو در نظر میگیرند. بعدا در بخش تبلیغات بیشتر این موارد رو توضیح خواهیم داد.
سوال 11: ساخت اکانت در وبلاگها با یک آدرس ایمیل و انتشار محتوا، شاخکهای گوگل رو تیز نمیکنه که حساس بشه؟ ممکنه بگید این سوال مربوط به بحث سئو میشه، حدودا کی به بحث سئو میرسیم؟
پاسخ: ایمیل یکسان رو گوگل نمیفهمه. شما اون یوزرنیمی که برای بلاگتون انتخاب میکنید با نام دامنهتون یکسان نباشه. همین رو رعایت کنید گوگل نمیفهمه شما با چه ایمیلی وبلاگ ساختید.
سوال 12: من اهمیت لید رو برای محصولات بیدوام و یا تندگردش و یا محصولاتی که امکان تکرار خرید دارن (مثل محصولات سوپرمارکتی، کتاب و ...) و یا خدمات متوجه شدم اما سوالم در خصوص لید محصولات کندگردش یا بادوام مثل تلویزیون و یا با یخچال و یا سینک و گاز و هود و .... است که اول چجوری میتونیم لید به دست بیاریم و از این لید استفاده کنیم. چون افرادی که میخواهند محصولات با دوام خرید کنند معمولا یک بازۀ زمانی خیلی زیاد در خصوصش پرسوجو و تحقیق میکنن و بعد از یک مدت که خرید کردن ممکنه دیگه برنگردن و با دیگه دنبال خرید همچین محصولاتی نرن. میخواستم یک توضیحی در این باره بدین.
پاسخ: ما در بازاریابی دیجیتال درمورد ابزارها صحبت کردیم. تعریف ما از بازاریابی دیجیتال این بود، انتخاب و استفادۀ خلاقانه و هوشمندانه از ابزارهای موجود در فضای دیجیتال برای رسیدن به اهداف بازاریابی. این تعریف به نظر من تعریف مهمیه. اینکه الزما در همه کسبوکارها از همه ابزارها نباید استفاده کرد. من درمورد بازاریابی چریکی هم برای شما صحبت کردم و گفتم یک کماندو انتخاب میکنه از ابزارهایی که داره کدوم رو باید انتخاب کنه. مثلا ممکنه برای یک هدف کُلت و برای هدف دیگهای آرپیچی رو انتخاب کنه. گفتیم بازاریابی دیجیتال هم خیلی شبیه به بازاریابی چریکی هست. ما باید انتخاب کنیم چه ابزارهای به ما برای رسیدن به اهداف بازاریابی کمک میکنه.
ممکنه در بعضی از حوزهها دایرکت مارکتینگ که نیاز به لید داره استفاده بشه. بعضی از حوزهها ممکنه لید نداشته باشند. در بعضی از حوزهها بازه معتبربودن لید بسیار کوتاه هست برای مثال برای کسی که میخواد خونه اجاره کنه معمولا یک تا سههفته لید معتبره. سال بعد ممکنه همین لید برای جابهجایی به کار شما بیاد، اگر رهن و اجاره باشه حدود 30 تا 40درصد قابل استفاده هستند. درمورد لوازم منزل یکی از لیدها دختران برای خرید جهیزیه هستند. برای مثال اگر شما وبیناری برگزار کنید برای مشاوره قبل از ازدواج، لیدهایی جمعآوری میشن که میتونید با پیامک قانع کنید برای خرید وسایل منزل. درمورد یخچال و بعضی از وسایلی که اسم بردید بله یکمقداری دشوار هست ولی با روشهایی از جمله کانتنتمارکتینگ میشه بخشی از جامعه هدف رو تارگت کرد.
الزاما دایرکتمارکتینگ به درد همه کسبوکارها ممکنه نخوره. از طرفی ممکن هست تو همون بازه زمانی کوتاهی که در مخاطب در مسیر خرید هست بتونید با روشهای خلاقانه دایرکتمارکتینگ رو انجام بدید.
پرسش و پاسخ شرکتکنندگان دوره
محمد حسین جعفری
اولين سوالم در مورد پروژه دوره هست ك همين طور عرض كردم خدمتتون فروشگاه اينترنتي فرش هست كه ماسايت رو اورديم بالا ولي هنوز محتوا در اون جا نداده شده به نظرتون براي اينكه سايت رو فعاليتش رو شروع كنيم روي چ نوع محتواي كار كنيم كه مناسب باشه تا زماني كه به كانتنت ماركتينگ برسيم؟
حسین علی محمدی
با توجه به اینکه این دوره بازاریابی دیجیتال دوره است ، مشابه ام بی ای ، و ما شناخت بسیار تخصصی نسبت به مباحث نخواهیم داشت ، و برای حرفه ای شدن نیاز به تخصص در فیلد خاصی است ، آیا گزارش و یا روند ای از بازار می توانید ارائه دهید که کدام یک از فیلد های تخصصی دیجیتال مارکتینگ در ایران در چند سال آینده، بیشتر نیاز است و بهتر است در آنها تمرکز داشته باشیم؟ یا اصلا یک اقیانوس به عمق یک متر بودن خودش یک وِیژگی است و بهتر است در همه حوزه ها حضور داشته باشیم ؟
پرسش حسین سعادت
سلام
فایل پاورپوینتی که در وبینار استفاده میشه رو هم کاش برای دانلود بگذارید