شاخص کلیدی عملکرد «KPI» چیست؟
KPI یا Key Performance Indicators یکی از بحثهای بسیار مهم است که در کنار آن موضوعات مهم دیگری مانند OKR (Objective and Key Result) نیز مطرح است. در این جلسه میخواهیم در مورد Conversion Rate و Conversion Rate Optimization صحبت کنیم اما تا وقتی که KPI یا شاخصهای عملکرد برای شما مشخص و واضح نشده باشد، صحبت در مورد بهبود نرخ تبدیل کار بیهودهای است.
اگر یادتان باشد گفتم دوست دارم در این دوره یادگیری را به شما یاد بدهم. پس در ادامه در یک مسیر مطالعاتی همراه باشید تا از طریق یک سری کیورد و مطالعه درمورد آنها و معرفی چند منبع، اطلاعاتی در مورد KPI بهدست آوریم.
عبارت KPI چیست را جستوجو میکنیم. سایتهای خوبی در صفحه SERP هستند. مطالعه و بررسی را از سایت زومیت شروع میکنیم. قصد داریم در کنار گفتن از KPI یک سری نکات در مورد محتوا هم مرور کنیم.
تعریف KPI در سایت زومیت: شاخص کلیدی عملکرد یک معیار برای سنجش موفقیت هر کسبوکاری است. بنابراین ساختن آن میتواند شما را یک گام به اهداف خود نزدیکتر کند. KPI یک متغیر قابل اندازهگیری است که نشان میدهد یک شرکت تا چه اندازه به اهداف کلیدی خود نزدیک شده است. این شاخص، میزان عملکردهای مهم و اساسی شرکت را ارزیابی میکند. این شاخص باید در دورههای زمانی مشخص ارزیابی شود و با معیارهای عملکرد در زمان گذشته مورد مقایسه قرار بگیرد.
ویژگیهای KPI
1- کمّی است
2- میزان عملکرد مهم و اساسی را ارزیابی میکند
3- نشان میدهد به اهداف نزدیک شدهایم یا نه
4- زماندار است
5- قابلیت مقایسه در بازههای زمانی مختلف برای آن وجود دارد
چرا KPI مهم است؟
شرکتها بدون اندازهگیری و بررسی شاخص کلیدی عملکرد هیچ بازخوردی از نحوه عملکرد خود نخواهند داشت. یک زمانی شما کار میکنید، اگر معیار مناسبی برای سنجش نداشته باشید متوجه هستید و حس میکنید که در مجموع کار خوب پیش میرود، اما این حس به شما نمیگوید کجا درست عمل کردهاید و کجا نه. برای مثال میفروشیم و درآمد بیشتر شده یا هزینهها کمتر شده است. اگر بتوانید شاخصهای دقیقی تعریف کنید که بدانید چه چیزی باعث افزایش فروش یا کاهش هزینه شده، این درست است.
استفاده از KPI اولا تعیین میکند اهداف دقیقی برای کسبوکار مشخص شود و در ادامه مشخص بودن اهداف در تدوین استراتژی اهمیت دارد.
بعضی از KPIها برای اهداف دیگری هستند و لزوما برای بهبود عملکرد نیستند. مثلاً تعداد کتاب و هدف ما برای رسیدن به نمایشگاه کتاب. فرض کنید شرط حضور در نمایشگاه کتاب برای انتشارات چاپ 40 کتاب است. اگر عادل طالبی در یکسال فقط یک کتاب چاپ کرده باشد حق شرکت ندارد. گاهی این کتابهای بیکیفیتی که در بازار میبینیم ناشر نمیخواسته چاپ کند، فقط برای شرکت در نمایشگاه به چاپ رسانده است. پس حواستان باشد الزما KPIهای استفاده شده در صنعت برای کسبوکار شما ممکن است مناسب نباشد.
چگونه شاخص کلیدی عملکرد بسازیم؟
روشهای مختلفی برای پیدا کردن KPI یا ساخت آن وجود دارد که سایت زومیت 5 مورد از آنها را بیان کرده است.
گام اول: مشخص کردن اهداف
بدون هدف هیچ کاری را نمیتوانیم انجام دهیم. بحث مشخص کردن هدف یک داستان معروفی دارد. داستان آلیس در سرزمین عجایب را به یاد بیاورید، آنجا که آلیس از گربه میپرسد: «راه از کدام سمت است؟» گربه چشایر میگوید: «کجا میخواهی بروی؟» آلیس پاسخ میدهد: «جایی که میروم مهم نیست.» گربه چشایر میگوید: «پس از هر طرف که بروی مهم نیست.» این استعاره از کسانی است که میخواهند راهی را طی کنند ولی نمیدانند به کجا میخواهند برسند. قبل از هر مطلبی باید بدانیم کجا میخواهیم برویم و این کار را با مشخص کردن اهداف انجام دهیم.
گام دوم: مشخص کردن «فاکتورهای حیاتی موفقیت» یا Critical Success Factors
CSFها چرایی و چگونگی موفقیت هستند. درصورتیکه KPIها نتایج عملکرد هستند. در واقع موفقیت از اعداد و ارقام و براساس اتفاقاتی حاصل میشود که شما رقم زدهاید.
پنج «عامل حیاتی موفقیتِ» اصلی
• تمرکز استراتژیک Strategic Focus
• برنامهریزی Planning
• مدیریت Management
• رهبری Leadership
• توسعه Development
گام سوم: ساختن KPI از روی فاکتورهای موفقیت
KPIها معیارهای محاسبهشدهای هستند که کمیت فاکتورهای موفقیت را تعیین میکنند. شاخصهای کلیدی عملکرد، محاسباتی از متریکها هستند که در مراحل بعدی مشخص میشوند. معیارها و متریکهای زیادی برای سنجش وجود دارند، اما تنها تعداد کمی از این متریکها، اطلاعات مفیدی از عملکرد وبسایت را در اختیار ما قرار میدهند.
گام چهارم: جمعآوری معیارها
معیارها یک سری اطلاعات خام هستند که میتوان اطلاعات مفیدی از آنها استخراج کرد. این معیارها اگر به هم ربط داده شوند، میتوانند اطلاعات مفیدتری را ارائه دهند. ابتدا باید معیارها جمعآوری شوند تا ما بتوانیم متریکها را مشخص کنیم. پس الان یک نکته برایمان روشن شد: معیارها یک سری اعداد خام هستند و به اطلاعات مفیدی که از آنها استخراج میشود، متریک میگویند. برای مثال: تعداد بازدید از صفحات، تعداد بازدیدکنندگان، تعداد دانلودها، تعداد تماسهای روزانه با مرکز پشتیبانی، داده کمپینها.
گام پنجم: محاسبه متریکها از روی معیارها
متریکها محاسباتی از معیارها هستند که با درصد بیان میشوند و همیشه بهعنوان نرخ، میانگین و نسبت محاسبه میشوند.
ما میتوانیم معیارها را به روشهای مختلفی تحلیل کنیم، در نتیجه بینهایت متریک خواهیم داشت. متریکها در یک بازه زمانی تعریف میشوند. یک متریک برای اینکه بتواند به KPI تبدیل شود باید اطلاعات مفیدی از سایت ارائه دهد.
برگردیم به جلسه یازدهم و دوازدهم، در مبحث گوگل آنالیتیکس یادتان است که یک سری سنجه داشتیم، مثل سشن (Session)، اگر بخواهیم مفاهیمی را بسنجیم، سِشِن یک معیار است، Pageview هم یک معیار است و Page Per Session یک متریک است و حاصل تقسیم Pageview بر Session است.
اگر در سایتی Page Per Session بهبود پیدا کرد یعنی احتمالا Navigation بهتر شده و لینکهای بیشتری در صفحات سایت شما دیده شده است. پس متریک همان اعداد و ارقام هستند، به این جمله تقریباً انتقاد دارم. بعضی از اعداد بهشکل خالص هم میتوانند معنی داشته باشند، مثلاً سِشِن بهتنهایی میتواند برای ما KPI باشد. چه تعداد کلیک به سایت اضافه شده است. این گزارشها سوالی را برایمان پیش میآورند: آیا نتایج به اهدافمان نزدیکاند یا یک سری تغییرات باید در عملکردها لحاظ شود.
تعریف زومیت از متریک و معیار
تعریف متریک: متریک یک معیار قابل اندازهگیری است که برای ارزیابی و پیگیری یک فرایند خاص مورد استفاده قرار میگیرد.
تعریف معیار: معیار اعداد یا ارزشهایی هستند که میتوانند جمع زده شوند یا میانگین گرفته شوند، مانند فروش، فاصله، مدت زمان، دما و وزن.
تفاوت: معیار یک اصل بنیادی یا یک اصطلاح خاص است. یک متریک میتواند از یک یا تعداد بیشتری معیار تشکیل شود. به همین دلیل متریک هدف و عملکرد دقیقتری دارد.
بعد از سایت زومیت سراغ سایت وبمرز رفتیم. در ادامه مواردی از این سایت رو باهم مرور میکنیم.
برای تعریف KPI، باید این مراحل را دنبال کنید:
نتیجه موردنظر شما چیست؟
چرا این نتیجه مهم است ؟
چگونه میخواهید پیشرفت را اندازهگیری کنید؟
چه کسی مسئول نتایج کسبوکار است؟
چگونه مطمئن میشوید که به نتایج دلخواه خود دست یافتهاید؟
پیشرفت بهسوی نتایج دلخواهتان را چگونه بررسی میکنید؟
بهعنوان مثال، اگر هدف شما افزایش درآمد فروش در سال جاری باشد، پس شما باید آن را KPI رشد فروش خود بنامید.
SMART KPI
استفاده از شاخص SMART یکی از راههای ارزیابی ارتباط یک شاخص عملکرد است. این واژه مخفف کلمات Specific (خاص)، Measurable (قابل اندازهگیری)، Attainable (قابل دستیابی)، Relevant (مرتبط یا وابسته) و Time-bound (محدودیت زمانی) است.
• هدف خاص شما چیست؟
• آیا میتوانید پیشرفت بهسوی این هدف را اندازه بگیرید؟
• آیا این هدف قابل دستیابی است؟
• این هدف تا چه میزان به سازمان شما وابسته یا مرتبط است؟
• چهارچوب زمانی شما برای دستیابی به این هدف چیست؟
برخی از KPIها در زمینه تجارت الکترونیک
نرخ تبدیل: مجموع فروش تقسیم بر کل بازدیدهای سایت است.
میزان جستوجو: درصد بازدیدکنندگانی که به یک صفحه از وبسایت شرکت دسترسی پیدا کردهاند و بلافاصله و بدون اینکه به صفحه بعدی بروند از سایت خارج شدهاند.
شاخص تعامل کاربر: تعداد کل بازدیدکنندگانِ در تعامل با صفحه، تقسیم بر تعداد کل بازدیدکنندگانِ مطلق.
شاخص تاثیر اجتماعی: این شاخص بهطور گستردهای در توییتر و فیسبوک مورد استفاده قرار میگیرد که مجموع امتیازات یا سهام تقسیم بر تعداد کل پستهای منتشر شده است.
یکی از مثالهای شاخص کلیدی عملکرد، LOB در مقابل هدف است. LOB یا Line of Business یعنی حوزه فعالیت، لاین محصول، لاین خدمت. مثلاً عادل طالبی دو، سه تا LOB دارد: در حوزه آموزش و مدارس (سایت تیزلند)، حوزه نشر (نشر برآیند)، حوزه آموزش آنلاین (دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال).
LOB در مقابل بودجه طول عمر به این معنی است که هر بودجه را به چه لاینی اختصاص بدهیم. داشتن برنامه و KPIها به ما کمک میکنند که در مسیر ارزیابی کسبوکار بهدرستی جلو برویم و بدانیم کجا اشتباه کردهایم.
مثال: فرض کنید ما فروشگاه اینترنتی Ketab.market را داریم. برای کسی که در سطح سازمانی، مدیر یا مالک آن است، چه KPIهایی را میتوانیم انتخاب کنیم؟
1) فروش مهم است: امسال فروش را باید به 500 میلیون برسانید. اگر 10 درصد فروش داشته باشید، 50 میلیون سود خواهید داشت. 50 میلیون سهماهه اول؛ 100 میلیون سهماهه دوم؛ 150 میلیون سهماهه سوم؛ 200 میلیون سهماهه چهارم. درواقع، با کمپینهایی که دارید، در برخی جاها بیشتر از این اعداد خواهید داشت و در برخی کمتر.
در ابتدای کمپین رشد داریم و بعد کمکم ریزش داریم، اما باید آنالیز کنیم و سعی کنیم تا آن را افزایش دهیم که این امر را با بهبود مستمر عملکرد میتوان به سرانجام رساند. در ادامه مدیر اجرایی سنجههای خودش را اعلام میکند. درواقع تا به این اعداد برسیم، ورودیهای ما از طریق سایتمان هستند. البته از طریق شبکههای اجتماعی و تلفنی هم میفروشیم. فروش بهواسطه ارتباطات، تعاملات و تبلیغات فرقی نمیکنند. حال برای اینکه در سایت بفروشیم به چه چیزی نیاز داریم؟ پس تعداد بازدیدکننده یکی از سنجهها است، آیا KPI هم هست؟ نه، از نظر عادل طالبی نرخ تبدیل است، چون تعداد بازدیدکننده را با روشهای مختلف میتوان بهدست آورد.
نرخ تبدیل را محاسبه میکنیم، اگر 3 درصد باشد، یعنی از هر 100 نفر ورودی فقط 3 نفر کتاب میخرند و اگر با فروش هر کتاب 10 هزار تومان سود کنیم، بهمعنی این است که از هر 100 نفر ورودی با نرخ تبدیل 3 درصد سودمان 30 هزار تومان است.
Order: برای هر سفارش روزانه یا هفتگی در سبد خرید در نظر گرفته میشود.
میانگین سبد خرید: اینکه هر فرد چه تعداد از اقلام را خریداری میکند.
برای مثال اگر یک مشتری سه کتاب بخرد، هزینه سربار کمتری داریم. زیرا در این صورت، هزینه بستهبندی یکسان است، چه برای یک کتاب باشد و چه سه کتاب. همچنین مدت زمانی که برای تحویل اجناس به پست صرف میشود نیز یکسان است، چه برای یک کتاب و چه سه کتاب. درنتیجه، در این مواقع، سعی میکنیم میانگین (BVA) Basket Average را افزایش دهیم.
تکرار خرید: برای ما مهم است که هر مشتری در ماه چند بار از سایتمان خرید میکند.
KPI در شبکههای اجتماعی
چند پیام در طول روز دارید؟
توسط چند نفر دیده میشوید؟
چند سفارش دارید؟
از یک جایی به بعد، تعداد دایرکتها مهم میشوند، تعداد تماسها مهم میشوند، تعداد ورودیها به سایت مهم میشوند و تعداد تماسها و تعداد Reach نیز مهم میشوند.
چگونه اینها را بسنجیم؟
میتوانیم یک تلفن اختصاصی فقط برای اینستاگرام در نظر بگیریم تا از این طریق، تعداد تماسها را بشماریم و مشاهده کنیم که چه تعداد منجر به خرید شدهاند؟ آیا توانسته مخاطب را قانع کند؟
در مبحث شاخصهای کلیدی عملکرد، از نظر مدیر مجموعه، عواملی مثل میزان مانده حساب، گردش حساب و میزان پرداختها اهمیت دارند. از نظر مدیر اجرایی یا مدیرعامل، نقشهای که ما برایش ترسیم کردیم و KPIها آن چیزهایی هستند که ما را به هدفمان نزدیک میکنند. KPIها از دید یک مسئول شبکههای اجتماعی، تعداد فالوئرها، لایکها، کامنتها، تماسها و غیره است. هرکدام از این واحدها ممکن است، KPIهای متفاوتی داشته باشند، ولی همه اینها باید در خدمت هدف بزرگتری باشند.
همینطور که KPI را سرچ میکنید ممکن است با یک عبارتی روبهرو شوید:
OKR (Objective Key Results): به معنی مشخص کردن اهداف و سپس چینش نتایج کلیدی بر اساس آنها است:
1) هدف اصلی را تعیین کنید (افزایش فروش در شش ماه آینده)
2) اهداف زیرمجموعه را تعیین کنید (گسترش بازار، طراحی و اجرای کمپینهای تبلیغاتی)
3) دوره عملیاتی
الف) بررسی بازخورد مردم نسبت به کمپین
ب) برگزاری کمپین تبلیغاتی
ج) پیدا کردن پیام منتخب برای کمپین
OKR براساس منابع سازمان هم محاسبه میشود.
وظایف کنونی (امروز چه کاری انجام دهم)
1) تبلیغ با کمک اینفلوئنسر مناسب
2) طراحی بنر تبلیغاتی مناسب
3) استفاده از ابزارهای مناسب سطح وب
اگر OKR خوب پیش برود، به عددی بین شش تا هفتدهم نتیجه مورد انتظارمان میتوانیم برسیم. OKR را نمیتوان کامل در یک سازمان پیادهسازی کرد، زیرا آن یکدستی کامل و مورد انتظارمان را نمیتوانیم در سازمان اجرایی کنیم و همچنین در فرآیند OKR خود تیم هم در فرآیند سنجهها و رویهها و وظایف دخالت میکند؛ البته این موضوع در همه تیمها قابل مشاهده نیست.
فراموش نکنید با خوندن دو صفحه از سایت زومیت و وبرمز شما KPI و OKR یاد نمیگیرید. حداقل باید 20 تا 50 صفحه بخوانید تا آشنا شوید.
تمرین: برای پروژهای که دارید KPIهای خودتان را در یک پست ویرگول بنویسید و لینکش را در گروه پشتیبانی ارسال و دربارۀ آن گفتگو کنید. برای مثال من عادل طالبی در حوزه آموزش آنلاین فعالیت دارم، وبسایت MyDMC.ir را دارم. در این سایت قصد دارم این کارها را انجام بدهم، اهدف من اینها هستند. KPIهای من اینها است. یک تمرین خوب باید 3 یا 4 بخش داشته باشد. اهداف من در سطح سازمان، اهداف من در لایه اجرایی، KPIهای من در لایه سازمان و اجرا. حتما در انتهای دوره ذکر کنید که این تمرین دوره آنلاین بازاریابی دیجیتال است و لینک بدید.
پیوندها و منابع آموزشی
پرسش و پاسخ شرکتکنندگان دوره
روزبه نیرومند
با توجه به تورم حدود 50 ی در کشور و کم ارزش شدن بالای ریال، آیا بهتر نیست در متریک ها و KPI ها، به جای اندازه گیری فروش و سود به ریال، این شاخص ها با واحدی غیر از ریال اندازه گیری شود. مثلاً چند دلار کالا فروخته ایم، چند عدد کالا فروخته ایم ؟`
احمد جعفری
برای آنکه بفهمیم فرضیات و ایدههایمان در فرایند بهبود نرخ تبدیل مناسب بوده است یا ن از چه ابزار یا معیارهایی باید استفاده کنیم؟ چه مواردی را باید در نظر بگیریم و بر اساس آنها روی نتیجه تست هایمان قضاوت کنیم؟
سید
در حین ویدئوها و آموزش ها تو دوره اکثر مثال و پیش فرض ها در مورد کسب و کار ها و بیزینس های اقتصادیه( که البته درستشم همینه)،، اما سوالم اینه که به عنوان مثال برای یه دیجیتال مارکتر در کسب و کارهایی که سود اقتصادی مطرح نیست یا اولویت اول نیست، مث کمپین های اجتماعی یا خیریه ها، این مباحث چطوری بیان میشه؟ مثلا چجوری باید برای یه کمپین اجتماعی کمک به سیل زده ها kpi تعریف کرد؟ یا حتی کمپین هایی که هیچ پولی رد و بدل نمیشه، مثل چالش سطل آب یخ برای حمایت از یه عده از بیماران خاص.... لطفا اگه منبع و هینت های بیشتری برای دیجیتال مارکتر یک خیریه به عنوان مثال سراغ دارید بفرمایید
پرسش امیرحسین سنایی
سلام به آقای طالبی.
یک ابهامی برای من به وجود اومده توی چند مطلبی که خوندم در مطالبی که خوندم گفته بود که با KRI یا Key result indicator ما یکی از هدف های اصلی یا شاخص کلی نتیجه رو مشخص می کنیم مثلا هدف ما افزایش سود هست بعد میایم اقداماتی که برای رسیدن به آن باید انجام بدیم رو می نویسیم.
مثلا برای افزایش سود: 1.باید یک برنامه حفظ مشتری بگذاریم 2.نرخ تبدیل مان را افزایش بدهیم. 3.سئو سایت رو بهبود بدیم.
بعد از اینکه ما اقدامات اصلی برای رسیدن به KRI کسب وکارمون رو نوشتیم،میریم سراغ تعریف kpi ها برای اقدامات مان(حفظ مشتری و...) مثلا برای اقدام حفظ مشتری،kpi نرخ ریزش مشتری را تعریف می کنیم.
حالا سوال من این است که آیا منظور از اقدامات(1.برنامه حفظ مشتری، 2. و...) همون CFS ها هست ؟ و اگر درست است پس میتوان این سلسله مراتب رو درست دونست؟(اول KRI دوم CFS سوم KPI)
پرسش یاشار طاهرمنش
گفتید تاریخ مطلب منتشر شده از نظر روانی روی مخاطب تاثیر منفی و حس کهنگی محتوا القا می کنه.
برای برداشتن تاریخ مطلبی که توی بلاگ منتشر می کنیم، سایت وردپرسی، چیکار باید بکنیم؟ و اینکه آیا این کار از نظر گوگل اشتباه نیست؟
پرسش محمدهادی سابق
سلام آقای طالبی وقتتون بخیر
میبخشید من یه نقدی درمورد جلسه kpiداشتم
شاید بهتر بود انقدر طولانیش نمیکردید و درمورد موضوعات مختلف مثل محتوا صحبت نمیکردید، من واقعا به سختی میتونستم ذهنم رو متمرکز کنم ضمن اینکه به دلیل طولانی شدن بیش از حد ویدئو بارها مجبور شدم وسطش قطع کنم و کار دیگه ای انجام بدم
شاید این تحلیل های محتوایی باید در خود جلسات محتوا انجام میشد
مچکرم که با حوصله نظرات رو میخونید و پاسخ میدید🙏🌹
پرسش محمد نصیری
وقتتون بخیر باشه؛ من با دیدن ویدیو این جلسه یخورده گیج شدم چون اصلا برام شفاف نیست که الان من چه معیارهایی رو دقیقا باید مورد توجه قرار بدم تا ببینم کسب و کارمون رو به رشد هست یا نه یخورده پیچیده میکنه کار رو
مثلا برای افزایش فروش محصول آموزشی، چطور باید kpi ها رو نوشت و یعنی اینکه بعد از اینکه این kpi ها رو نوشتیم مثلا ماهی یکبار اونها رو بررسی کنیم ببینیم که آیا به این اهداف نزدیکتر شدیم یا نه؟
میشه مثلا چند سوال بگید که هر کسب و کاری این سوالات رو از خودش بپرسه میتونه یک سری kpi اولیه برای خودش تعریف کنه؟
میتونید با یک مثال بفرمایید که یک سازمانی که خوب داره به kpi هاش میرسه چطوریه و یه سازمان اگر بد کار کنه اون kpi هاش چطوری هست؟ ممنون ازتون
پرسش جواد پزشکی
با سلام با توجه به مراحل ساخت و تعیین kpi و همچنین توصیه هایی چون قابل دسترس بودن، قابل اندازه گیری بودن و ... چطور میتوانیم مطمئن شویم که kpi های مناسبی را انتخاب کردیم؟ آیا فقط به همین توصیه ها باید اکتفا کرده و اونها رو رعایت کنیم؟
تعیین kpi های مناسب برای هر کسب و کار تنها حاصل تجربه است یا روش هایی برای بررسی دقیق تر و اطمینان از درستی kpi وجود دارد؟
خلاصه موضوعات ویدئو
KPI چیست؟
KPI یا شاخص عملکرد Key Performance Indicator، یک معیار برای سنجش موفقیت هر کسب و کار است.
ویژگیهای KPI
1- کمی است. 2- میزان عملکرد شرکت را ارزیابی میکند. 3- باید نشان دهد آیا به اهداف شرکت نزدیک شدیم. 4- زماندار است. 5- قابل مقایسه باشد.
چرا KPI مهم است؟
در این ویدئو توضیح دادیم که شرکتها بدون بررسی شاخص عملکرد نمیتوانند میزان پیشرفت خود را ارزیابی کنند و با این ارزیابی چگونه میتوانند به اهداف خود برسند.
CSF چیست؟
CSFها همان دلایل موفقیت هستند که میتوانند بخشی از KPI را تشکیل دهند. از ویژگی CSFها میتوان قابل اندازهگیری بودن و داشتن بازه زمانی را نام برد.
معیار چیست؟
معیارها اعداد خامی هستند که میتوان اطلاعات و تحلیل آنها را از این طریق بررسی کرد.
متریک چیست؟
متریکها، محاسبات معیارها هستند که به عنوان نرخ، میانگین یا درصد بیان میشوند. تمام KPIها متریک هستند اما تمام متریکها KPI نیستند.
SMART KPI چیست؟
SMART KPI یکی از راههای ارزیابی شاخص عملکرد است. کلمه SMART مخفف کلمات Specific (خاص)، Measurable (قابل اندازهگیری)، Relevant (مرتبط یا وابسته)، Time_Bound (محدودیت زمانی) است.